مبانی نظری و پیشینه پژوهش نظریه های شخصیت (فصل دوم)
مبانی نظری و پیشینه پژوهش نظریه های شخصیت (فصل دوم)

دسته: پیشینه متغیر های روانشناسی
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 44 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 33
توضیحات جامع و کامل :
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دوم پایان نامه ارشد) نظریه های شخصیت در 33 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو پایان نامه
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
نظریههای شخصیت
نظریههای روانکاوانه شخصیت شامل نظریههای روانکاوی فروید، یونگ، آدلر است. فروید بهعنوان پیشتاز و بنیانگذار نظریه روانکاوی شناخته شده است. وی بهعنوان پزشک در بعضی بیماران خود متوجه ناراحتیهایی شده بود که منشأ جسمی نداشتند و معتقد شد که این ناراحتیها حاصل و تحت کنترل مغز دوم است و بعدها از آن بهعنوان «ناخودآگاه» یا «ضمیر ناهشیار» نام برد.
شخصیت از نظر فروید شامل سه وجه است نهاد که نماینده تمایلات و غرایز کور است و تابع اصل لذّت است. خود یا من که نمایندۀ واقعیتها است و تابع اصل واقعیت است. و فراخود یا من برتر نمایندۀ سانسورهای اجتماعی و وجدان شخصی است و مانع ارضای تمایلات میشود. به عقیده فروید شخصی برای حفظ و انسجام شخصیت خود از یک رشته مکانیسمهای دفاعی که عبارتاند از: واپسزنی، جابجایی، والایش، بروناخنکی، همانندسازی، درونفکنی، بازگشت، تثبیت، انکار، دلیلتراشی، تبدیل، جبران استفاده میکند (کریمی، 1384).
یــونگ که از شاگردان فروید بود به علّت اختلافهایی که با فروید پیدا کرد کتب روانشناسی تحلیلی را پیریزی کرد. از نظر یونگ ساختار شخصیت شامل من یا خود، ناهشیاری فردی، ناهشیاری جمعی، صورتهای ازلی، پرسونا یا نقاب، آنیما و آنیموس و سایه میباشد. یونگ شخصیتها را به دو طبقه درونگرا و برونگرا تقسیم کرد. از دیگر همکاران فروید که مکتب روانشناسی فردی را بنیاد نهاد، آلفرد آدلر بود. در نظریه آدلر اصول و ویژگیهایی وجود دارد که عبارتاند از: اصل حقارت، اصل برتریجوئی، اسلوب زندگی، خودآگاهی، علاقه اجتماعی، نهایت و هدف زندگی و خود خلاقی (شاملو، 1382).
2- 2- 2- نظریههای شناختی شخصیت
نظریه جورج کلی که بهعنوان یکی از نظریههای شناختی شخصیت شناخته شده محور بحث او این است که انسان از یکسو موجودی است عقلانی و دارای شناخت، و از سودی دیگر موجودی است که برای تعبیر و تفسیر رویدادهای زندگی خود از سازههایی که خود میسازد استفاده میکند. هر انسان از نظر کلی دانشمندی است که عاقلانه و با روش علمی خاص خود پدیدهها را تعبیر و تفسیر میکند (قلی زاده، 1376).
طبعاً چون شیوههای شناخت افراد باهم متفاوت است تعبیر و تفسیرهای گوناگونی هم از زندگی و جهان اطراف خود دارند. کلی این سازهها را به عینکهای متفــاوتی تشبیه میکند که هر فــرد جهان بیرون را که درواقع یکی است از پشت عینک خود به رنگ خاصی میبیند.
کلی توجیه خود را از تعبیر و تفسیر افراد در مورد جهان خارج طی یک اصل موضوعۀ بنیادی و 11 اصل تبعی توضیح میدهد. اصول تبعی کلی عبارتاند از: اصل تبعی ساختمانی، یعنی شخص رویدادها را با تفسیر کردن تکرار آنها پیشبینی میکند. اصل تبعی فردیت، یعنی افراد در ساختن رویدادها با یکدیگر تفاوت دارند. اصل تبعی سازمان، یعنی هر شخص مشخصاً برای راحتی در تصور و درک رویداد، سیستم ساختن سازههای خاصی را در خود شکل میدهد که بین آن سازهها روابط ترتیبی و سلسله مراتبی وجود دارد. اصول دیگر و اصل تبعی دوگانگی، اصل تبعی انتخاب، اصل تبعی گستره، اصل تبعی تجربه، اصل تبعی نوسان، اصل تبعی خرد کردن، اصل تبعی اشتراک، اصل تبعی جامعه جویی نام داشت (شاملو، 1382).
2- 2- 2- 1- نظریههای تیپ شناختی شخصیت
معروفترین این نظریهها متعلق به کره حمر آلمانی و دیگری شلدون آمریکائی است که مبنای کار خود را ارتباط ویژگیهای جسمی با خصوصیّات شخصیتی قرار دادهاند که ریشه در کارهای بقراط یا جالینوس حکمای قدیمی یونان دارد.
کرچمر با استفاده از فنون «انسان سنجی جسمانی» انسانها را به سه تیپ ضربه تنان، لاغر تنان و سنخ پهلوانی تقسیم کرد.
بر اساس نظریه کره حمر به هر یک از این سه سنخ جسمی یک نسخ روانی مربوط میشود مثلاً ضربه تنان از نظر روانی ادواری خوی یعنی از نظر خلقوخو بدون ثبات و متلون المزاج اند؛ لاغرتنان از نظر روانی اسکینروئید خوی اند یعنی شخصیتی گسسته دارند و درونگرا هستند و بالاخره سنخ پهلوانی از نظر روانی صرغ واره هوی هستند یعنی محتاط، محافظهکار و کند هستند. شلدون به تحقیقات تیپشناسی خود علمیتر و عینیتری داد. او انسانی را به سه تیپ اکتومورف که از جنبههای سلسلۀ عصبی غلبه دارند. اکتومورف که از نظر جنبههای سلسلۀ عصبی غلبه دارند. مزومورف که در آنها غلبه با استحکام عضلانی و استخوانها است و اندوموروف که جنبههای احشائی و شکمی در آنها غالب است تقسیم کرد. مهمترین انتقاد این نظریههای تیپشناسی این بوده است که اگر یک تیپ جسمی به عللی چون بیماری، یا تغذیه تغییری از نظر جسمی پیدا کنند، تکلیف خصوصیات شخصیتی آنها چه میشود (شاملو، 1382)
قیمت : 19,000 تومان
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .